نظارت دائمی با مغز شما چه میکند؟
شما هماکنون تحت نظارت هستید! کوکیها شما را ردیابی میکنند و مشخص میکنند که شما از چه سایتهایی بازدید کردهاید و در آن سایتها بر روی چه قسمتهایی کلیک نمودهاید. تلفنهمراه شما موقعیتتان را ردیابی میکند و اگر خارج منزل هستید، احتمالا دوربینی مداربسته در حال فیلمبرداری از شماست! حتی ممکن است این دوربین در حال شناسایی و تشخیص چهره شما نیز باشد.
هرچه تکنولوژی و یادگیری ماشینی پیشرفت کنند، با نرخی بسیار سریع و در حال افزایش، نظارت بر ما نیز افزایش مییابد. این نظارت روزبه روز پیچیدهتر و پیشرفتهتر میشود. ممکن است قصد داشته باشید که تمام این نظارتها را نادیده بگیرید، اما اگر به آمار و تعداد راههای نظارتی بر خودتان نگاهی بیندازید، پشیمان میشوید! ممکن است با خود فکر کنید که قرار گرفتن تحت چنین نظارت دائمی و پیشرفتهای چه تاثیراتی در رفتار و ذهن شما دارد؟ به نظر میرسد اینگونه نظارتها میتواند اختلالات ذهنی مانند، افسردگی و استرس در پی داشته باشد.
بیایید حساب کنیم روزانه تا چه اندازه تحت نظارت قرار میگیریم؟ به گفتهی کارشناسان، میزان نظارتی که ما از آن آگاهی داریم قطرهای ناچیز از اقیانوس سیستمهای نظارتی است که ما در آنها غوطه میخوریم.
بنابر نظر کریستوفر بور، محقق آزمایشگاه اخلاق دیجیتال در دانشگاه آکسفورد، هنگامی که صحبت از نظارت میشود، افراد معمولا به یاد دوربینهای مداربسته و شنود خطهای تلفن میافتند اما، این تمام ماجرا نیست! نظارتها بر روزبهروز با روشها و تکنیکهای موثر و پیشرفتهای در حال افزایشاند.
کریستوفر بور، در زمینهی فلسفه علوم شناختی و هوش مصنوعی، مشغول به پژوهش است. تحقیقات او در زمینهی بررسی دادههایی است که میتوان از طریق طریق رفتار انسان با ماشین به دست آورد. در پژوهشی که بور و همکارانس اخیرا به انجام رساندهاند، که هنوز به طور رسمی منتشر نشدهاست، دادههای مختلف را بررسی کردهاند تا متوجه شوند، از این طریق، تا چه مقدار، روحیات کاربران قابل استخراج است. آنها از حجم عظیم اطلاعاتی که قابل استخراج است شگفتزده شدهاند! برنامهنویسان توانستهاند میزان رضایت شغلی افراد را از طریق اسکن و تحلیل صورت آنها بسنجند. یا اینکه میتوان با تحلیل پستی که فرد در اینستاگرام یا فیسبوک قرار میدهد، میزان استرس یا افسردگی وی را سنجید. حتی میتوان سرعت ضربان قلب شخصی را از طریق دوربین وبکم لپتاپش متوجه شد! نحوهی جریان خون درون پوست صورت، نه به صورت دقیق اما تا مقدار قابل قبولی، سرعت ضربان قلب فرد را نشان میدهد که از طریق یک دوربین کوچک قابل تشخیص است. کریستوفر بور میگوید با آنکه هر هفته 40 ساعت از وقتم را صرف مطالعه و بررسی این روشها میکنم، اما باز هم با خواندن و بررسی بعضی از آنها حیرت میکنم.
مقالههای مرتبط:
دیتاها و اطلاعاتی که زمانی برای مطالعهای خاص جمعآوری میشوند، این قابلیت را دارند که در بررسیهای مختلف دیگری هم مورد استفاده قرار گیرند. مثال بارزش رسوایی کمبریج آنلتیکا در جریانهای انتخاباتی بود. این موسسه، تصاویر پروفایل 50 میلیون کاربر فیسیوک را تحلیل کرد و به منظور انجام تبلیغات نظاممند و هدفدار در انتخابات سال 2016 آمریکا در اختیار کمپینهای انتخاباتی مختلفی قرار داد.
میزان تاثیراتی که این نظارتها بر ما دارند به چند مورد بستگی دارد: میزان آگاهی ما از این نوع نظارتها و تفکرات ما در مورد اهداف نظارتکنندگان. بسته به موقیعت ممکن است حس ما از نظارت خارجی متفاوت باشد. این رفتار در حیوانات نیز مشاهده میشود. بچه خرگوشی که توسط مادرش دیده میشود احساس راحتی و امنیت میکند؛ اما، اگر شکارچی همین بچه خرگوشی را تحت نظارت قرار دهد، احساس ناامنی خواهد کرد.
حس ناشی از نظارت، عامل بازدارندهی بسیار موثر و قویتر از هرگونه پلیسی است. اگر شما احساس کنید که افرادی شما را میبینند، بدون آنکه تحت فشار خاصی باشید، پلیسی برای رفتار خودتان هستید. این امر باعث میشود افراد از محیط اجتماعی طرد شوند. چنین شرایطی بسیار سخت است. افرادی که تحت چنین ساختارهای نظارتی زندگی میکنند همواره مراقبت شدیدی از رفتار خود دارند. حتی مواقعی که مکانهایی با این شرایط نظارتی را ترک میکنند، حس نظارت به آنها تا مدتها القا میشود.
برای بسیاری از مردم، این آسیبها کاملا نامرئی هستند. برای مثال، پناهندگان ازبکستان در اروپا، ممکن است از ترس اینکه تماس با خانه هایشان تحت نظارت باشند و این تماس برای آنها مشکلآفرین شود، تماسهای خارجی را رد کنند.
به علت ارزان و در دسترستر شدن تکنولوژیهای نظارتی، دولتی روزبهروز در حال گسترش است اینگونه نظامهای نظارتی هستند. برای مثال، در مقایسه با Stasi، پلیس مخفی در آلمان شرقی قبل از ادغام آلمان، که برای جمع آوری اطلاعات در مورد افراد غیرنظامی نیاز به صدها هزار خبرنگار داشت، امروزه دولتها می توانند نرم افزارهایی خریداری کنند که ایمیلها را می خوانند و تلفنها را ثبت میکنند.
حتی در جوامع دموکراتیک نیز ما با علاقهای وافر، ناظران را به خانهها و محیط زندگیمان دعوت کردهایم! البته افراد مختلف، میزان متفاوتی از این نظارت دائمی و همیشگی را می پذیرند. همهی ما میدانیم که گوگل رفتار ما را تحلیل میکند تا پیشنهادهای بهتری در یوتیوب و سایر پلتفرمهایش به ما بدهد؛ اما این نظارت را قبول میکنیم تا از فواید آن بهرهمند شویم. در واقع فوایدی که این تحلیل رفتار برای ما دارد آنقدری بودهاست که تن به این نظارت دهیم.
اگر ما با میزان نظارتی که اعمال میشود مشکلی داشته باشیم یا اینکه معتقد باشیم، فوایدی که در ازای قبول نظارت نصیبمان میشود چندان ارزشمند نیست، با نوعی استرس و اضطراب مواجه میشویم که مسلما برای سلامت ما مشکلآفرین خواهد بود.
بنابراین ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ ممکن است این فکر به ذهنمان خطور کند که تمام وسایل الکترونیکی خود را از بین ببریم و از خود دور کنیم؛ اما، باید توجه کرد که همواره سطحی از نظارت، هرچند اندک، گریزناپذیر است. دکتر الیاس ابوجاوود، روانشناس رفتاری در دانشگاه استنفورد معتقد است که ما از حافظت خودمان دست برداشتهایم و معتقدیم که دیگر نمیتوان کاری انجام داد.
کنترل اطلاعاتمان در محیطهای مختلف ممکن است بتواند برخی از این اضطرابها را کاهش دهد. البته این احساس ناامنی ناشی از نظارت دائمی، شاید در مواردی هم مفید واقع شود و موجب دقت بیشتر ما در حفظ اطلاعات شود.